۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

دعاي آن حضرت در شب قدر

دعاي آن حضرت در شب قدر

 در کتاب اقبال الأعمال (للسيد بن طاووس) ج ۱، ص ۳۸۲، ب ۲۷ آمده است که حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در شب قدر ، خداوند را اینچنین می خواند :يا باطنا في ظهوره و يا ظاهرا في بطونه و يا باطنا ليس يخفي و يا ظاهرا ليس يري ما موصوفا لا يبلغ بکينونته […]

اهانت به امام مجتبی توسط حجر بن عدی و اعجاز حضرت

اهانت به امام مجتبی توسط حجر بن عدی و اعجاز حضرت

محمد بن جرير طبري از ثقيف بکاء روايت نمود: زماني که امام حسن عليه‏السلام از نزد معاويه به کوفه بازگشت. حجر بن عدي بر آن حضرت وارد شد و بدين گونه سلام کرد: «السلام عليک يا مذل المؤمنين.»قال عليه‏السلام: مه ما کنت مذلهم، بل أنا معز المؤمنين، و انما أردت البقاء عليهم [ثم ضرب برجله […]

سرکرده قیام توابین در کربلا و اهانت وی به امام مجتبی

سرکرده قیام توابین در کربلا و اهانت وی به امام مجتبی

ابن‏شهرآشوب در مناقب خود روايت کرده که مسيب بن نجبه فزاري و سليمان بن صرد خزاعي[۱] نزد امام حسن (ع) آمده و گفتند: «و ما ينقضي تجبنا منک! بايعت معاوية و معک اربعون الف مقاتل من الکوفة سوي اهل البصرة و الحجاز!» (تعجب ما از تو برطرف نمي‏شود که چرا با معاويه صلح کردی ؟ در صورتي […]

سلیمان بن صرد و اهانت به امام مجتبی(ع)

سلیمان بن صرد و اهانت به امام مجتبی(ع)

[۶۹]-۱۴۹- يعقوبي روايت مي‏کند:روزي معاويه به امام حسن عليه‏السلام عرض کرد:ما در اين حکومت، چه وظائفي داريم؟ آن حضرت فرمود:آنچه سليمان بن داود گفت. معاويه پرسيد:چه گفت؟ آن حضرت فرمود:به يکي از ياران خود گفت:آيا وظائف پادشاه را در سلطنت – و آنچه زيانش نرساند – مي‏داني؟ اگر از آنچه از آن به عهده دارد، […]

غریب بود حتی نزد یاران !

غریب بود حتی نزد یاران !

۱٫ شيخ صدوق (ره) در کتاب علل الشرايع به سند خود از ابي‏سعيد عقيصا روايت کرده که وقتي به نزد امام حسن (ع) رفت و به آن حضرت عرض کرد: اي فرزند رسول خدا چرا با اينکه مي‏دانستي حق با شماست با معاويه‏ي گمراه و ستمگر صلح کردي؟امام (ع) در پاسخ فرمود:«يا اباسعيد الست حجة […]

از منظر نخبگان اهل سنت

از منظر نخبگان اهل سنت

برجستگان عرصه هاى علم و تاريخ، توصيفاتى زيبا در رثاى شخصيّت ملكوتى امام مجتبى عليه السلام دارند كه ذكر آنها در اين نوشتار مختصر نمى گنجد ولى شايسته است كه جهت نمونه به ديدگاه هاى كوتاه تنى چند از اصحاب سيره و تاريخ اشاره شود:

گلایه از مفارقت دوستان

گلایه از مفارقت دوستان

اما بعد؛ رسيد نامه شما به من كه مرا تسلّى داده بوديد در مرگ فلان دختر من ، اجر مصيبت او را از خدا مى طلبم و تسليم گشته ام قضاى الهى را و صابرم بر بلاى او، به درستى كه به درد آورده است مرا مصائب زمان و آزرده كرده است نوائب دوران و […]

پاسخ هاى امام حسن مجتبی (ع )به پادشاه روم

پاسخ هاى امام حسن مجتبی (ع )به پادشاه روم

علىّ بن ابراهيم با سند خود از امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش نقل كرده است:چون به اميرمؤمنان عليه السلام خبر رسيد كه صد هزار نفر همراه معاويه اند، فرمود: آنان از چه قومى هستند؟ گفتند: از شام. اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: نگوييد شام، بگوييد شوم. آنان اهل ديارى هستند كه داوود عليه السلام […]

سخنان حضرت در زمان تبعید ابوذر

سخنان حضرت در زمان تبعید ابوذر

كلينى رحمه الله با سند خود از ابوجعفر خثعمى نقل كرده است كه گفت:هنگامى كه عثمان، ابوذر را به سوى [تبعيدگاهش] ربذه راه انداخت، اميرمؤمنان عليه السلام ، عقيل، حسن عليه السلام ، حسين عليه السلام و عمّار ياسر او را بدرقه كردند، و چون هنگام خداحافظى شد، اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: اى اباذر! تو […]

سخنان امام حسن مجتبی (ع) در زمان بیماری

سخنان امام حسن مجتبی (ع) در زمان بیماری

طبرانى به سند خود از اَصبغ بن نباته نقل كرده است:همراه علىّ بن ابيطالب  نزد حسن بن على عليه السلام که بیمار شده بود ؛ آمديم تا از او عيادت كنيم.  على عليه السلام فرمود: اى فرزند رسول خدا! حال شما چگونه است؟ حسن عليه السلام عرض كرد: شكر خدا، خوبم! على عليه السلام فرمود: ان […]