بیار مژده كه نور خدا درخشان شد ز هیبتش، دل اهریمنان هراسان شد چو كبك را خبر آمد كه موسم شادى است به طرف نسترن و یاسمن خرامان شد به جغد شوم و به زاغ سیاه و كركس، گوى خزان سر آمد و بزم هزاردستان شد رسید نوبت فخر زمین به عرش برین به خیل […]
بیار مژده كه نور خدا درخشان شد
ز هیبتش، دل اهریمنان هراسان شد
چو كبك را خبر آمد كه موسم شادى است
به طرف نسترن و یاسمن خرامان شد
به جغد شوم و به زاغ سیاه و كركس، گوى
خزان سر آمد و بزم هزاردستان شد
رسید نوبت فخر زمین به عرش برین
به خیل ظلمت شب گو كه نورباران شد
دمید نور ولایت ز آسمان كمال
چراغ راه هدایت در این شبستان شد
گذشت دور فرومایگان نابخرد
زمان شادى و جشن فرشتهخویان شد
ستاره سحرى در تلألؤ است و فروغ
بهار حُسن پدید آمد و گلستان شد
شنیدهام كه شب نیمه ماه رمضان
ز بحر حُسن جهان، گوهرى نمایان شد
در آن شب سیه فتنههاى پر وحشت
به آسمان امامت چو شمس تابان شد
اگر حسین بود قهرمان خون و قیام
حَسن به صلح، یكى قهرمان دوران شد
نصیب آل على، نام نیك و جاویدان
شكست و خوارى و نكبت ز آلسفیان شد
درود باد بر آن رهبرى كه خانه وى
پناهگاه یتیمان و مستمندان شد
شكُفت غنچه رویش به عرصه گیتى
خزان سر آمد و یكباره نوبهاران شد
نیاى اوست پیمبر، پدر اوست على
پس از شهادت او، ثانى امامان شد
زبان ناطق او ترجمان دین نبى
به جود و مهر و سخا سرور كریمان شد
نهال پاك وى از سرزمینِ علم دمید
به حق، مبیّن اسرار ناب قرآن شد
ز علم و حكمت و دانش چنان دلش سرشار
كه قبله دل آگاه اهل ایمان شد
كسى كه بیست سفر در پى اطاعت حق
پیادهپاى، سوى كعبه رهسپاران شد
اَیا امام به حق، اى خلیفةالرحمان
به پیروى تو صبحى ز اهل عرفان شد
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.
طراحی سایت : راستچین