۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » سیره ی امام مجتبی علیه السلام
  • شناسه : 181
  • 12 جولای 2010 - 10:04
  • ارسال توسط :
چهل حدیث از زبان امام مجتبی علیه السلام

چهل حدیث از زبان امام مجتبی علیه السلام

۱- قيل له‏عليه السلام: فما الحلم؟ قال‏عليه السلام: كظم الغيظ و ملك‏النفس.» (تحف‏العقول، ص ۲۲۷)از حضرت امام حسن‏عليه السلام پرسيده شد كه بردبارى يعنى چه؟فرمودند: بردبارى عبارت از فرو بردن خشم و اختيار خودداشتن است.۲- قيل له‏عليه السلام: فما الشرف؟ قال‏عليه السلام: اصطناع العشيرة؟وحمل الجريرة. (تحف‏العقول، ص ۲۲۷)از حضرت پرسيده شده بزرگوارى چيست؟ فرمودند: احسان‏به […]

۱- قيل له‏عليه السلام: فما الحلم؟ قال‏عليه السلام: كظم الغيظ و ملك‏النفس.» (تحف‏العقول، ص ۲۲۷)
از حضرت امام حسن‏عليه السلام پرسيده شد كه بردبارى يعنى چه؟فرمودند: بردبارى عبارت از فرو بردن خشم و اختيار خودداشتن است.
۲- قيل له‏عليه السلام: فما الشرف؟ قال‏عليه السلام: اصطناع العشيرة؟وحمل الجريرة. (تحف‏العقول، ص ۲۲۷)
از حضرت پرسيده شده بزرگوارى چيست؟ فرمودند: احسان‏به قبيله و تبار و تحمل خسارت و جرم آنها.

 

۳- قيل له‏عليه السلام: فما المروة؟ قال‏عليه السلام: حفظ الدين، و اعزازالنفس، ولين الكنف، و تعهد الصنيعة، و اداء الحقوق،والتحبب الى الناس. (تحف‏العقول، ص ۲۲۷)
از امام‏عليه السلام پرسيده شد كه جوانمردى يعنى چه؟ فرمودند:جوانمردى عبارت است از حراست دين، و عزت نفس، و بانرمش برخورد نمودن و بررسى عملكرد خويش، و پرداخت‏حقوق و دوستى نمودن با مردم.
۴- قيل له‏عليه السلام: فما الكرم؟ قال‏عليه السلام: الابتداء بالعطية قبل‏المسئلة و اطعام الطعام فى المحل.
از امام حسن‏عليه السلام معناى كرامت و بزرگ‏منشى را پرسيدند؟فرمودند: بخشش پيش از خواهش و اطعام در هنگام قحطى.
۵- قال امام المجتبى‏عليه السلام: اعلموا ان الله لم يخلقكم عبثا وليس بتارككم سدى، كتب آجالكم و قسم بينكم معائشكم‏ليعرف كل ذى لب منزلته و ان ما قدر له و ما صرف عنه‏فلن يصيبه. (تحف‏العقول، ص ۲۳۴)
امام‏عليه السلام فرمودند: «اى بندگان خدا» بدانيد كه خداوند شما رابيهوده نيافريده است، و بحال خود رها ننموده، مدت عمرتان‏را نوشته، و روزى شما را بينتان قسمت كرده تا هر خردمندى‏قدر و ارزش خود را بداند و بفهمد جز آنچه مقدر شده هرگز به‏او نمى‏رسد.
۶- قال الامام المجتبى‏عليه السلام: قد كفاكم مؤونة الدنيا و فرغكم‏لعبادته و حثكم على الشكر وافترض عليكم الذكر واوصاكم بالتقوى. (تحف‏العقول، ص ۲۳۴)
امام مجتبى‏عليه السلام فرموده است: به تحقيق خداوند روزى شما رابر عهده گرفته است، و شما را براى بندگى فراغت‏بخشيده و به‏شكرگزارى تشويق نموده است و نماز را بر شما واجب فرموده‏و به پرهيزكارى توصيه فرموده است.
۷- قال عليه السلام: والتقوى باب كل توبة و راس كل حكمة و شرف‏كل عمل. بالتقوى فاز من فاز من المتقين.
(تحف‏العقول، ص ۲۳۴)
امام مجتبى‏عليه السلام فرموده است: پرهيزكارى در بازگشت «به‏سوى خدا» و سررشته هر حكمت، و شرافت هر كار است، وهر كس از پرهيزكاران به كاميابى رسيد به وسيله تقوا بوده‏است.
۸- قال امام المجتبى‏عليه السلام: ما تشاور قوم الا هدوا الى‏رشدهم.
(تحف‏العقول، ص ۲۳۶)
امام مجتبى‏عليه السلام فرمود: هيچ قومى مشورت نكرد مگر اينكه به‏ترقى و تكامل راه يافت.
۹- قال‏عليه السلام: انه قال فى تفسير قوله «وقفوهم انهم‏مسئولون‏» انه لا يجاوز قدما عبد حتى يسئل عن اربع: عن‏شبابه فيما ابلاه و عمره فيما افناه، و عن ماله من اين جمعه،و فيما انفقه، و عن حبنا اهل البيت. (بحار، ج ۴۴، ص ۱۳-۱۲)
امام حسن‏عليه السلام: در تفسير آيه شريفه «وقفوهم انهم‏مسئولون‏» فرموده‏اند: به تحقيق «روز قيامت‏» هيچ بنده‏اى‏قدم از قدم برنمى‏دارد مگر اينكه نسبت‏به چهار چيز موردبازجوئى و پرسش قرار مى‏گيرد:
۱- از جوانى‏اش كه در چه راهى مصرف نموده.
۲- و از عمرش كه در چه كارى آنرا بكار گرفته.
۳- و از ثروتش كه چگونه جمع و در چه راهى مصرف نموده.
۴- و از دوستى ما اهلبيت و خاندان پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم.
۱۰- قال‏عليه السلام: لو لم يبق لبنى امية الا عجوز درداء، لبغت دين‏الله عوجا و هكذا قال رسول الله‏صلى الله عليه وآله وسلم. (بحار، ج‏۴۴، ص ۴۳)
جدم رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم فرمودند: اگر از بنى‏اميه «در روى زمين‏احدى نماند جز پيرزن فرتوت و ناتوانى، همان دين خدا را به‏مسير نادرستى خواهد كشاند.
۱۱- قال الامام المجتبى‏عليه السلام: اعمل لدنياك كانك تعيش‏ابدا، واعمل لاخرتك كانك تموت غدا.
(الحياة، ج‏۴، ص ۶۲)
امام حسن‏عليه السلام فرمود: چنان براى دنيايت تلاش كن كه گوياهميشه زنده‏اى، و چنان براى آخرتت تلاش كن كه گوئى فردامرگت فرا مى‏رسد.
۱۲- قال: كان الحسن ابن على‏عليه السلام: اذا قام الى الصلاة لبس‏اجود ثيابه فقيل له: يابن رسول الله! لم تلبس اجودثيابك؟! فقال‏عليه السلام: ان الله جميل يحب الجمال فاتجمل‏لربى و هو يقول «خذوا زينتكم عند كل مسجد» فاحب ان‏البس اجود ثيابى. (الحياة، ج‏۵، ص ۶۶)

راوى مى‏گويد: امام حسن‏عليه السلام زمانى كه نماز را برپا مى‏داشتندزيباترين لباس را مى‏پوشيدند، به حضرت عرض شد، اى پسررسول خدا چرا به هنگام نماز اينگونه لباس مى‏پوشى؟حضرت فرمودند: به تحقيق خدا زيبا است و زيبائى را دوست‏مى‏دارد. پس خود را براى پروردگارم مى‏آرايم، چنانچه‏مى‏فرمايد: «به هنگام نماز و حضور در مساجد لباس زيباى‏خود را بپوشيد» پس دوست دارم كه بهترين لباسم را بپوشم.
۱۳- قال‏عليه السلام: ان اكيس الكيس التقى، و احمق الحمق‏الفجور. (الحياة ج‏۱، ص ۲۰۳)
امام حسن‏عليه السلام فرمود: زيركترين زيركها فرد با تقوا است‏احمق‏ترين احمقها شخص فاجر و فاسق است.
۱۴- قال‏عليه السلام: كونوا اوعية العلم و مصابيح الهدى فان ضوءالنهار بعضه اضوء من بعضها. (كافى، ج‏۱، ص ۳۰۱)
امام فرمودند: جايگاههاى دانش و چراغهاى درخشان هدايت‏باشيد زيرا روشنى روز بعضى از بعضى ديگرش بيشتر است.
۱۵- قال الحسن بن على‏عليه السلام: تاتى علماء شيعتنا القوامون‏بضعفاء محبينا و اهل ولايتنا يوم القيامة، والانوار تستطع‏من تيجانهم. (محجة البيضاء، ج‏۱، ص ۳۳)
امام حسن‏عليه السلام فرموده است: از ميان شيعيان ما علمائى بپامى‏خيزند كه ايستادگى افراد ضعيف از دوستان ما و آنها كه‏ولايت ما را پذيرا شده‏اند به واسطه آنها است و از تاجى كه برسر دارند نور مى‏درخشد.
۱۶- و كان الحسن‏عليه السلام: اذا افرغ من وضوئه تغير لونه فقيل‏له فى ذالك، فقال‏عليه السلام: حق على من اراد ان يدخل على ذى‏العرش ان يتغير لونه.
امام حسن‏عليه السلام زمانى كه وضويش پايان مى‏پذيرفت رنگ‏مباركش تغيير مى‏نمود. در اين باره از حضرت پرسيده شده‏«چرا رنگ شما تغيير مى‏نمايد؟» فرمودند: كسى كه مى‏خواهدوارد بارگاه «خداوند متعال‏» گردد سزاوار است رنگش تغييرنمايد.
۱۷- «قال نعم: استعد لسفرك و حصل زادك قبل حلول‏اجلك. (منتهى‏الآمال، ج‏۱، ص ۴۳۶)
مردى از حضرت موعظه خواست، حضرت فرمودند: آماده‏سفر آخرت‏شو و زاد وتوشه آنرا پيش از رسيدن مرگ فراهم‏نما.
۱۸- قال امام حسن‏عليه السلام: ايها الناس انه من نصح لله و اخذ دليلاهدى للتى هى اقوم و وفقه الله للرشاد و سدده‏للحسنى. (تحف‏العقول،ص‏۲۲۷)
امام حسن‏عليه السلام فرمود: هان اى مردم، به تحقيق كسى كه براى‏خدا پند دهد و سخن خدا را راهنماى خود قرار دهد به راهى‏پايدار رهنمون شود و خداوند او را به رشد موفق سازد.
۱۹- قال امام المجتبى‏عليه السلام: بين الحق و الباطل اربع اصابع،ما رايت‏بعينيك فهو الحق وقد تسمع باذنيك باطلا كثيرا.
(از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۰۵)

امام حسن‏عليه السلام فرمود: بين حق و باطل به اندازه چهار انگشت‏فاصله است، آنچه با چشم ببينى حق است و چه بسا كه باطل‏زيادى را با گوش بشنوى.
۲۰- قيل له‏عليه السلام ما الزهد؟ قال‏عليه السلام: الرغبة فى التقوى والزهادة فى الدنيا.قيل: و ما الحلم؟ قال كظم الغيظ و ملك‏النفس. قيل ما السداد؟ قال دفع المنكر بالمعروف.
(از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۰۶)
از حضرت امام حسن مجتبى‏عليه السلام پرسيده شد زهد چيست؟فرمودند: ميل به پرهيزگارى و بى‏ميلى نسبت‏به دنيا. بازپرسيده شد كه حلم چيست؟ فرمودند: خشم را فرو بردن ومالك خود شدن. باز پرسيده شد كه سداد چيست؟ فرمودند: بدى را به وسيله خوبى برطرف نمودن.
۲۱- قال الحسن‏عليه السلام: لبعض ولده: يا بنى لا تواخ احدا تعرف‏موارده و مصادره فاذا استنبطت الخبرة و رضيت العشرة‏فاخه على اقالة العثرة و المواساة فى العسرة.
(از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۰۸- تحف‏العقول، ص ۲۳۶)
امام حسن‏عليه السلام به يكى از فرزندانشان فرمودند: اى پسرم بااحدى برادرى مكن تا آنكه بدانى كجاها مى‏رود و از كجاهامى‏آيد، و چون از حالش خوب آگاه شدى و رفتارش راپسنديدى با او برادرى كن. به شرط اينكه رفتارت براساس‏چشم پوشى از لغزش و همراهى در سختى باشد.
۲۲- قال امام حسن‏عليه السلام: ان ابصر الابصار ما نفذ فى الخيرمذهبه و اسمع الاسماع ما وعى التذكير و انتفع به اسلم‏القلوب ما طهر من الشبهات.
(از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۱۱)
امام حسن‏عليه السلام فرمودند: همانا بيناترين چشم‏ها آن است كه درطريق خير نفوذ كند، و شنواترين گوش‏ها آنست كه پذيرنده‏ترباشد و سالم‏ترين دلها آن است كه از شبهه پاك باشد.
۲۳- قال عليه السلام: لا يغش العاقل من استنصحه.
(تحف‏العقول،مترجم،ص ۲۳۹)
امام‏حسن‏عليه السلام فرمودند: خردمند كسى است كه وقتى از او پندخواستند خيانت نكند.
۲۴- قال‏عليه السلام: اذا لقى احدكم اخاه فليقبل موضع النور من‏جبهته. (تحف‏العقول،مترجم، ص ۲۳۹)
امام حسن‏عليه السلام فرمودند: هر گاه يكى از شما برادر خود راملاقات كند، بايد كه جايگاه نور از پيشانى او را ببوسد.
۲۵- قال امام المجتبى‏عليه السلام: هلاك الناس فى ثلاث: الكبر،الحرص، الحسد. الكبر به هلاك الدين و به لعن ابليس.الحرص عدو النفس و به اخرج آدم من الجنة. الحسد رائدالسوء و به قتل قابيل هابيل.
(از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۱۳)
امام حسن‏عليه السلام فرمود: نابودى مردم در سه چيز است:
۱- بزرگ نمائى ۲- افزون‏خواهى بسيار ۳- حسد و رشك بردن.
بزرگ‏نمائى كه به وسيله آن دين نابود مى‏گردد و به واسطه آن‏شيطان ملعون رانده درگاه خدا شد و حرص كه به خاطر آن آدم‏از بهشت‏خارج شد، و رشك كه سررشته همه بدى است و به‏واسطه آن قابيل هابيل را كشت.
۲۶- قال امام‏المجتبى عليه السلام: اوصيكم بتقوى الله و ادامة التفكر،فان التفكر ابو كل خير و امه.
امام حسن‏عليه السلام فرمود: شما را به پرهيزگارى و ترس از خدا وادامه تفكر و انديشه سفارش مى‏كنم زيرا تفكر و انديشه‏سرچشمه همه خوبيها است.
(از هر معصوم چهل حديث، ص‏۱۱۴)
۲۷- قال امام المجتبى‏عليه السلام: غسل اليدين قبل الطعام ينفى‏الفقر وبعده ينفى الهم. (از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۱۴)
امام حسن‏عليه السلام فرمود: شستن دستها پيش از غذا فقر رامى‏زدايد و بعد از آن اندوه را برطرف مى‏سازد.
۲۸- قال‏عليه السلام: صاحب الناس بمثل ما تحب ان يصاحبوك.
امام حسن مجتبى‏عليه السلام فرمود: چنان با مردم رفتار نما كه‏دوست دارى باتورفتاركنند. (از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۱۴)
۲۹- قال‏عليه السلام: لاادب لمن لاعقل له ولا مروة لمن لاهمة له‏و لا حياء لمن لادين له. (از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۱۵)
كسى كه عقل ندارد ادب ندارد، و كسى كه همت نداردجوانمردى ندارد و كسى كه حيا ندارد دين ندارد.
۳۰- قال امام المجتبى عليه السلام: علم الناس علمك و تعلم علم‏غيرك. (چهل حديث از هر معصوم، ص ۱۱۶)
امام حسن‏عليه السلام فرمود: دانشت را به مردم بياموز، و خود نيزدانش ديگران را فراگير.
۳۱- قال‏عليه السلام: لا غنى اكبر من العقل ولا فقر مثل الجهل و لاوحشة اشد من العجب ولا عيش الذمن حسن الخلق.
(از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۱۶)
امام حسن مجتبى‏عليه السلام فرمود: هيچ بى‏نيازى برتر از عقل نيست‏و هيچ نيازمندى هم مثل نادانى نيست و هيچ وحشتى بدتر ازخودپسندى‏نيست، وهيچ‏عيشى‏لذت‏بخشترازاخلاق‏نيكونيست.
۳۲- قال‏عليه السلام: قيدوا العلم بالكتاب.
امام حسن‏عليه السلام فرمود: علم را با نوشتن مهار كنيد.

۳۳- قال‏عليه السلام: من بدء بالكلام قبل السلام فلا تجيبوه.
(چهل حديث از هر معصوم، ص ۱۱۷)
امام‏حسن‏عليه السلام‏فرمود:هركس‏قبل‏ازسلام‏سخن‏گفت‏جوابش‏ندهيد.
۳۴- تعلموا العلم فان لم تستطيعوا حفظه فاكتبوه وضعوه‏فى بيوتكم.
دانش را فراگيريد و اگر توان حفظش را نداريد بنويسيد و درخانه‏هايتان نگهدارى نمائيد. (از هر معصوم چهل‏حديث، ص ۱۱۸)
۳۵- قال‏عليه السلام: الشروع بالمعروف و الاعطاء قبل السؤال من‏اكبر السؤدد.
امام حسن‏عليه السلام فرمود: آغاز نمودن به بذل و بخشش پيش ازدرخواست و تقاضا، از بزرگترين شرافت و بزرگى است.
(از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۱۷)
۳۶- قال‏عليه السلام: من عبد الله، عبد الله له كل شى‏ء.
(از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۱۸)
امام حسن‏عليه السلام فرمود: كسى‏كه خدا را بندگى نمايد، خداوند هم‏همه چيز را فرمانبردار او گرداند.
۳۷- قال‏عليه السلام: انا الضامن لمن لم يهجس فى قلبه الا الرضا ان يدعو الله فيستجاب له.
(از هر معصوم چهل حديث، ص ۱۱۸)
امام حسن‏عليه السلام فرمود: كسى كه در دلش جز خوشنودى خداخطورنكند، چون دعاكندمن ضامنم كه دعايش مستجاب گردد.
۳۸- قيل له فما النجدة؟ قال‏عليه السلام: الذب عن الجار و الصبرفى المواطن و الاقدام عند الكريهة. (تحف‏العقول، ص ۲۲۷)
از حضرت امام مجتبى‏عليه السلام پرسيده شد نيرومندى چيست؟فرمودند: دفاع از پناهنده، و پايدارى در نبرد، و ايستادگى‏هنگام‏سختى.
۳۹- قيل له فما الفقر؟ قال‏عليه السلام: شره النفس الى كل‏شى‏ء. (تحف‏العقول، ص ۲۲۸)
ازحضرت‏پرسيده‏شدفقر چيست؟ فرمودند: آزمندى به هر چيزى.
۴۰- قيل‏له:فماالغنى؟قال‏عليه السلام: رضاالنفس بما قسم‏لها وان‏قل.
(تحف‏العقول، ص ۲۲۸)
از امام مجتبى معناى فقر پرسيده شد، فرمود: خوشنود بودن‏انسان به مقدارى كه خدا روزى او نموده هر چند كم باشد.
-اين كتاب از سيره پيشوايان تاليف حجة‏الاسلام والمسلمين جناب آقاى پيشوائى تلخيص شده است.
توصيه مى‏شود خوانندگان ارجمند براى اطلاع اززندگانى مشروح معصومين‏عليهم السلام به اصل كتاب و منابعى‏كه محقق محترم معرفى كرده‏اند مراجعه نمايند.
احاديث پايان كتاب توسط مركز فعاليت‏ها وپژوهش‏هاى قرآن و عترت اضافه شده است.
هيئت علمى مركز فعاليت‏ها و پژوهش‏هاى قرآن و عترت
پى‏نوشتها:
۱) امام حسن مجتبى عليه السلام‏در پاسخ شخصى كه به صلح آن حضرت با معاويه‏اعتراض داشت ، به پيمانهاى صلح پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله وسلم‏استناد نمود، و فرمود: به‏همان دليل كه پيامبر با آن قبائل پيمان بست ، من نيز با معاويه قرار دادآتش بس‏منعقد ساختم (مجلسى ، بحار الانوار ، تهران، المكتبة‏الاسلامية،۱۳۸۳ ه. ق ، ج ۴۴،ص ۲)
۲) در جنگ جمل متجاوز از سى هزار نفر كشته شدند و در جنگ نهروان‏چهار هزار نفر از خوارج به قتل رسيدند و مجموع تلفات طرفين در جنگ‏صفين به صدو ده هزار نفر رسيد .
۳) دارابگرد يكى از پنج‏شهرستان ايالت فارس در قديم بوده است (لغتنامه‏دهخدا، لغت داربجرد). شايد علت انتخاب خراج «دارابگرد»اين باشد كه چون‏اين شهر طبق اسناد تاريخى ، بدون جنگ تسليم ارتش اسلام شدو مردم آن بامسلمانان پيمان صلح بستند، خراج آن طبق‏قوانين اسلام،اختصاص به پيامبر وخاندان آن حضرت و يتيمان وتهيدستان و درماندگان راه داشت. ازينرو امام‏مجتبى عليه السلام‏شرط كرد كه خراج اين شهر به بازماندگان شهداى جنگ جمل وصفين پرداخت‏شود; زيرا درآمد آنجا، همچنانكه گفته شد، به خود آن‏حضرت تعلق داشت. بعلاوه ، بازماندگان نيازمند شهيدان اين دو جنگ كه‏بى‏سرپرست‏بودند، يكى از موارد مصرف اين خراج به شمارمى‏رفتند(مجلسى، بحارالانوار ، تهران، المكتبة الاسلامية،۱۳۹۳ه-ق ، ج ۴۴، ص ۱۰).

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.